خاله آزاذه
نینی گولو امروز کلی بهم خوش گذشت....آخه بعد از مدتها با خاله آزاده رفته بودیم بیرون.خاله آزاده دختردایی منه خواهر خاله فاطمه که چند وقت پیش عروسیش بود.آزاده جون خواهر دوست و هم بازی دوران کوچولوییهای منه آخه همسنیم پسملم....من که عاشقشم مهربونترین پاکترین و بهترین فرشته رو زمینه. بذار از امروز برات بگم که چیکارا کردیم:خاله آزی زحمت کشیدو اومد دنبالم و با همدیگه رفتیم آرایشگاه که موهامونو کوتاه کنیم تا من خودمو واسه اومدن تو خوشگل کنم.....خلاصه منم بعد ۱۰ سال که همیشه موهام بلند بود کوتاهشون کردم و کلی قیافم عوض شد خاله آزاده که خیلی ازم تعریف کرد و خوشش اومده بود.بعدشم رفتیم قنادی شیرینی بخریم که طبق معمول تصمیمگیری بین اون همه چی...
نویسنده :
شبنم
23:30